جدول جو
جدول جو

معنی رأس الدیر - جستجوی لغت در جدول جو

رأس الدیر(رَءْ سُدْ دَ)
ابن اعرابی گفته است: بمردی گفته میشود که بیارانش ریاست داشته باشد. رئیس رهبانان دیر. (یادداشت مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
رأس الدیر(رَءْ سُدْ دَ)
دماغه ای است درساحل شمالی سرزمین فارس و 60هزارگزی مصب رود ملویه و بواسطۀ داشتن سنگپاره های بزرگ در نزدیکی ساحل، برای کشتیها خطر بزرگی دارد. (از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رَءْ سُلْ کُ)
دجال است، شیطان. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(رَءْ سُلْ قُ را)
یکی از نامهای مکۀ مشرفه. (یادداشت مرحوم دهخدا). ام ّالقری ̍
لغت نامه دهخدا
(رَءْ سُلْ قِ)
اثافی، نام چند ستاره است مقابل رأس القدر. (یادداشت مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(رَءْ سُلْ)
سر موش است چون خشک کنند و بسوزند و خرد بکوبند نیک، و با عسل بیامیزند و بر داءالثعلب طلا کنند نافع بود. (اختیارات بدیعی)
لغت نامه دهخدا
(رَءْ سُلْ عَ)
راس عین. رأس عین. مؤلف المنجد گوید: شهری است در سوریه بر ساحل خابور، و آن را عیاض بن غنم به سال 640 میلادی فتح کرد. در نزدیکی این شهر آثار تل شهر حثیان قرار دارد. (از اعلام المنجد) مرکز ناحیه ای بهمین نام. (از قاموس الاعلام ترکی). شهری است خرم و اندر وی چشمه ها است بسیار و از آن چشمه ها پنج رود برخیزد و بیک جای دگرشود آنرا خابور خوانند و آنگه اندر فرات افتد. (حدود العالم). لسترنج گوید: رأس العین نزدیک سرچشمۀ خابور و همان ’رسااینا’ی رومیهاست که در ساحل رود خانه ’خابوراس’ قرار داشت و از حیث کثرت چشمه سارها که عدد آنها به سیصدوشصت چشمه بالغ میشد معروف به ود. رجوع به سرزمینهای خلافت شرقی ص 103 و قاموس الاعلام ترکی و حبیب السیر چ سنگی تهران ج 2 ص 52، 68، 161 و ج 1 ص 408 و نزهه القلوب ج 3 ص 226 و 104 و عقدالفرید ج 6 ص 52 شود
رأس عین. نام چند دهکده است در سوریه واقع در شهرستانهای ادلب و حمص و حماه و القلمون. (از اعلام المنجد)
نام پایگاهی است نظامی در مغرب (مراکش). (از اعلام المنجد)
لغت نامه دهخدا
(رَءْ سُشْ شَ)
بلغت اندلس اقسون است. (تحفۀ حکیم مؤمن). افنثیون. (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به اقسون شود
لغت نامه دهخدا
(رَءْ سُسْ سُ)
نام محلی است در سمرقند در گذر رود سغد که ورغسر نیز نامیده میشد. (از احوال و اشعار رودکی ج 1 ص 95 و 133)
لغت نامه دهخدا
(رَءْ سُلْ خَ)
دماغه ای است در انتهای جنوبی اسکندرون و ساحل سوریه و از سطح دریا 160 گز ارتفاع دارد. (از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(رَءْ سُلْ حَ)
دماغه ای است در استان جزایر قسنطینه که عرض شمالی آن \’5 ̍5 37 و طول شرقی آن \’21 ̍4 49 میباشد. (از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(رَءْ سُلْ جَدْیْ)
اصطلاح فلکی به اصطلاح هیأت، آن محل از دایرۀ منطقهالبروج که در محاذات اول برج جدی واقع شده و وقتی که آفتاب در این محل واقع گردد منتها بعد آن در طرف جنوب از خط استوا خواهد بود و مطابق است با اول فصل زمستان که ششم دی ماه جلالی باشد. (ناظم الاطباء). سر جدی و نقطۀ انقلاب زمستانی. (از التفهیم ص قسز 167 مقدمه). مداری که بفاصله 23 درجه و 27 دقیقه و 6 ثانیه در جنوب خط استوا قرار دارد به مدار رأس الجدی... معروف است زیرا اشعۀ آفتاب روز اول ماه زمستان (جدی) در نیمکرۀ جنوبی بنقاط واقع در روی این مدار عمودی میتابد. رجوع به التفهیم ص 185 شود
لغت نامه دهخدا
(رَءْ سُلْ بِءْرْ)
دماغه ای است واقع در ساحل خاوری افریقا و 73هزارگزی جنوب باب المندب. (از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا